مهین قاسمخانی- خبرنگار: باران به تندی می‌بارد. آن‌گونه که ‌گاه برف‌پاکن‌ها هم در نشان دادن جاده به تو ناتوان می‌شوند. بعد از گذشتن از پیچ و تاب جاده لشکرک، ناگهان‌ گویی وارد دنیای دیگری شده‌ای.

ویلا

 بهار با تمام قدرت زیبایی‌اش را به رخت می‌کشد. هرکجا که‌ باشی بهار زیباست اما بهار در لواسان طراوت دیگری دارد. از ماشین پیاده می‌شوی. قطره‌های درشت باران برسر و صورتت می‌نشیند اما هیچ شتابی برای رفتن نداری.

تماشای برگ‌های سبز و باران خورده درختان که با هر قطره باران به رقص در می‌آیند روحت را تازه می‌کند و تو می‌اندیشی که این همه زیبایی در قاب نگاه تو نمی‌گنجد. بافت مسکونی لواسان تفاوت زیادی با شهرهای دیگر ندارد. خانه‌های نوسازی که اغلب آنها از نظر نمای ساختمان با یکدیگر همخوانی ندارند و رستوران‌های ساده و بعضاً مجلل در گوشه و کنار به چشم می‌خورند.

لواسان در ۱۱کیلومتری تهران است. همین فاصله نه چندان زیاد سبب شده تا بسیاری از مشکلات و معضلاتی که اغلب کلانشهرها با آن مواجه هستند دامن این منطقه ییلاقی را نگیرد اما به نظر می‌رسد طبیعت بکر و دست نخورده لواسان که زمانی زیستگاه انواع جانوران بود حالا چندان از طمع دست‌اندازان به طبیعت در امان نمانده است.

ساخت‌وسازهای بی‌رویه، آن هم در زمین‌ها و باغ‌هایی که جزو منابع طبیعی به شمار می‌رود، اندک اندک چهره لواسان را از یک منطقه طبیعی ییلاقی به شهری اعیان‌نشین تبدیل می‌کند. ویلاهای مجللی که به کاخ‌های سلاطین بیشتر شباهت دارند هر روز از گوشه و کنار سربرمی‌آورند و بخشی از باغ‌های سرسبز و زیستگاه‌های طبیعی حیات وحش لواسان را به نابودی می‌کشانند و ‌گویی برای این ولع و حرص ویلا‌سازی پایانی نیست.

نامش «محمدقاسم تیموری» و اهل لواسان است. خودش را یک طبیعت‌گرد و طبیعت‌دوست می‌داند و حالا که بازنشسته شده وقت بیشتری برای کوهنوردی و سرکشی به ارتفاعات لواسان دارد. محمد قاسم سخت نگران از بین رفتن زیستگاه حیات وحش لواسان است. او قول داده تا همه زوایای پنهان ساخت‌وسازهای غیر‌قانونی را نشانم دهد و به این منظور من را به جاده افجه (یکی از روستاهای لواسان) می‌برد.

چون در این جاده می‌توان اشتهای سیری‌ناپذیر پایتخت‌نشین‌ها را برای تخریب طبیعت لواسان دید. جاده افجه مانند اغلب جاده‌های اصلی و فرعی منتهی به مرکز شهر لواسان، پیچ و خم‌های زیادی دارد. یک سمت کوه است و سمت دیگر دره‌ای که رودخانه در طول قرن‌ها آن را نقش زده است. قطره‌های درشت باران بر دامن کوه می‌بارد و آبگرفتگی بعضی از قسمت‌های جاده و ریزش‌های گاه و بی‌گاه، رانندگی را سخت می‌کند. ویلاها، رستوران‌ها و اقامتگاه‌های تفریحی نیمه‌ساز یا ساخته شده را در ۲ طرف جاده و با فاصله‌های کمی از یکدیگر می‌توان دید.

محمدقاسم هرازگاهی دستی به شیشه بخار گرفته ماشین می‌کشد تا منظره بیرون را بهتر نشان دهد. هیچ بنایی نیست که محمدقاسم برایش توضیحی نداشته باشد. در یکی از پیچ‌های تند جاده دستور توقف می‌دهد تا هتلی نیمه‌کاره را که درست در حریم رودخانه درحال ساخت است نشان دهد. این هتل در فرو دست دره بنا شده و باوجود ساخته شدن، حداقل ۴ طبقه از آن، هنوز از سطح جاده پایین‌تر است.

محمدقاسم می‌گوید: «در لواسان طبق قانون نباید بیشتر از ۳ طبقه ساخته شود اما این قانون را خیلی‌ها راحت دور می‌زنند و آب از آب تکان نمی‌خورد. به‌عنوان مثال همین بنایی که می‌بینید (اشاره به هتل نیمه‌کاره) نمونه روشنی از دور زدن قوانین است. صاحب این بنای نیمه‌کاره، کار ساخت را از پایین دره شروع کرده است. چند طبقه ساخته و به‌زودی با ساخت طبقه‌ای دیگر، به سطح جاده می‌رسد. سپس از سطح جاده هم ۳ طبقه دیگر می‌سازد و ظاهراً بیش از ۳ طبقه نساخته است چون وقتی می‌گویند ساخت‌وساز بیش از ۳ طبقه ممنوع است منظورشان ساخت‌وساز از سطح جاده است نه از کف دره!‌»

  • تلخ‌ترین بخش ماجرا

در جاده افجه پیش می‌رویم. باران همچنان به تندی می‌بارد و هوای کوهستان روحت را تازه می‌کند. در پیچ بعدی محمدقاسم ویلای ناتمامی را نشان می‌دهد و می‌گوید: «صاحب این ویلا یکبار آن را ساخت و چون خوشش نیامد، آن را تخریب کرد و حالا دوباره در حال ساخت ویلایش است!‌» او کمی جلوتر سنگ‌چین‌های نشسته بر دامنه کوه را نشان می‌دهد و می‌گوید: «این هم نمونه دیگری از چنگ‌اندازی‌ به چهره طبیعت لواسان است.

آمدند کوه را تراشیدند و سنگ‌چین کردند و رفتند و منتظر زمان مناسبی برای تصرف کامل این قسمت از کوهستان هستند.» وارد جاده «برگ جهان» یا به قول خود اهالی لواسان «برگ جون» می‌شویم. جاده‌ای کوهستانی و مرتفع که از بالای آن می‌توان باغ‌های سیب و گردوی افجه و «انباج» را دید. باغ‌هایی زیبا و پرخاطره که حالا ویلاهای مجلل و چندین میلیاردی از گوشه و کنارشان سربرآورده‌اند و به نظر می‌رسد زمان زیادی طول نمی‌کشد تا تعداد ویلاها از تعداد درختان این باغ‌ها بیشتر شود.

مه غلیظ‌تر شده و دره‌ها را کاملاً پوشانده است و همین مه غلیظ مانع از آن می‌شود تا محمدقاسم ۶۵ هکتار زمینی را که در آن سوی دره به بنیاد دایره‌المعارف واگذار شده نشان دهد. آبگرفتگی‌ها و ریزش‌های اتفاق افتاده، رانندگی در جاده برگ جهان را سخت کرده است و باید مسیر رفته را برگردیم. در مسیر بازگشت محمدقاسم بازهم ناگفته‌هایی برای گفتن دارد.

درختانی را که به‌صورت پلکانی در دامنه کوه‌ها کاشته شده‌اند نشان می‌دهد و می‌گوید: «این هم نوع دیگری از تخریب طبیعت است. کوه را پلکانی می‌کنند و در آن درخت می‌کارند و طبیعت را به تصرف خود در می‌آورند. افرادی که این درخت‌ها را می‌کارند هدفشان صرفاً تصرف بخشی از کوهستان است. آنها برای کاشت این درختان، گیاهان بومی این منطقه از جمله‌ گون‌ها و گیاهان دارویی را نابود می‌کنند.» در مسیر بازگشت، اندکی از غلظت مه کاسته می‌شود و محمدقاسم فرصت پیدا می‌کند تا بخشی از آن ۶۵هکتار زمینی را که به بنیاد دایره‌المعارف واگذار شده نشان دهد.

او ‌گون‌هایی را که به‌صورت کوپه‌ای بر دامنه کوه انباشته شده‌اند نشان می‌دهد و می‌گوید: «این‌ گون‌ها را از دامنه کوه چیده‌اند و مدتی بعدهم دور از چشم همه آنها را آتش می‌زنند. این گون‌ها ریشه صدساله دارند و محل تخم‌گذاری کبک است. با نابودی این‌ گون‌ها در واقع زیستگاه کبک‌ها هم در لواسان از بین می‌رود. از جاده برگ جهان پایین می‌آییم و وارد جاده افجه می‌شویم و باز همان منظره‌های ناخوشایند از پیش چشمانمان رژه می‌روند. طبیعتی که دیگر نمی‌توان آن را بکر نامید در پیش چشم ماست.

در مسیر بازگشت فرصتی کوتاه ‌داریم تا در روستای انباج توقف کنیم و ویلاهای مجلل را یکی یکی از نظر بگذرانیم. ویلاهایی که باوجود پول‌های هنگفتی که برای ساخت آنها هزینه شده، خالی از سکنه‌اند. در اغلب این ویلاها خانواده‌ای افغانستانی به‌عنوان نگهبان و سرایدار زندگی می‌کند. آدم‌هایی که با حرص و ولع زیاد و زیرپا گذاشتن قوانین، طبیعت را تخریب می‌کنند و برای خود ویلا می‌سازند در نهایت فرصت چندانی برای زندگی در این ویلاها ندارند و در حقیقت آنها این ویلاهای مجلل را برای خانواده‌های اتباع بیگانه مهیا می‌کنند و این تلخ‌ترین بخش ماجراست.

  • وقتی زمین گران شد

۲۸ هزار هکتار از زیستگاه‌های طبیعی لواسان و ۲۷ هزار هکتار از زیستگاه‌های البرز مرکزی جزو محدوده حفاظت شده هستند. این محدوده طبیعی که در گذشته بسیار وسیع‌تر بوده زیستگاه انواع حیات وحش از جمله قوچ و میش البرزی، کل و بز، عقاب طلایی، روباه، گرگ، کبک و... بوده است که ساخت‌وسازهای بی‌رویه در سال‌های اخیر تأثیر مخربی بر این زیستگاه‌ها گذاشته است. اینها را یکی از مسئولان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید که تمایلی به ذکر نامش ندارد.

او معتقد است در ۱۰سال اخیر بیشترین ساخت‌وسازهای غیرمجاز در لواسان اتفاق افتاده و همین مسئله تأثیر زیادی بر زندگی حیات وحش داشته است.

او می‌گوید: «اغلب افرادی که در لواسان ویلا می‌سازند، برای تأمین آب مورد نیازشان اقدام به حفر چاه می‌کنند و در نتیجه منابع آب زیرزمینی رفته رفته از بین می‌رود و دور نیست زمانی که زمین‌های لواسان هم به دلیل کاهش منابع آب زیرزمینی فرو نشست کند.» او می‌گوید: «طبق قانون در لواسان ساخت‌وساز بیش از ۳ طبقه غیرقانونی است، در حالی‌که در میگون تا ۱۰طبقه هم ساخته‌اند.»

او اصلی‌ترین دلیل افزایش ساخت‌وسازهای غیر‌مجاز را در لواسان رخنه مدرنیته و تغییر سبک زندگی مردم لواسان، به‌ویژه روستاهای این منطقه می‌داند و می‌گوید: «تا چند دهه قبل مردم روستاهای لواسان زندگی ساده‌ای داشتند اما حالا آنها هم از زندگی انتظاراتی دارند که جز با توسعه روستاها ممکن نمی‌شود. در سال‌های اخیر ساخت‌وساز در روستاها رونق گرفت و قیمت زمین به شکل ناگهانی افزایش پیدا کرد و این مقدمه‌ای بود برای هجوم افراد غیر‌بومی و ساخت‌وساز ویلا در این محدوده.»

  • غیرمجازها

سراغ یکی از اعضای شورای ‌شهر لواسان می‌روی و از دیده‌ها و شنیده‌هایم برایش می‌گویم. او در کمال حیرت می‌گوید: «تمام آن ویلاهایی که در باغ‌های «انباج» و «افجه» دیدی به‌صورت غیر‌مجاز و بدون مجوز ساخته شده‌اند.» اما این عضو شورای اسلامی شهر هم تمایلی به ذکر نامش ندارد. به راستی چرا همه مسئولان از سخن گفتن در این‌باره واهمه دارند و طفره می‌روند؟ شاید چون آنهایی که این قانون شکنی‌ها را انجام می‌دهند زورشان زیاد است.

عضو شورای اسلامی شهر لواسان ضمن تأیید وجود برخی زد و‌بندها و رابطه‌ها در تخریب طبیعت لواسان می‌گوید: «ما در شورای اسلامی شهر لواسان خیلی پیگیر این مسئله بوده‌ایم اما وجود برخی رابطه‌ها خیلی وقت‌ها مشکل‌ساز می‌شود و در نهایت‌کاری از دست ما برنمی‌آید. البته از حق نگذریم که در همین چند روز گذشته چندین ویلای غیرمجاز تخریب شد که گویا یکی از این ویلاها هم متعلق به یکی از مسئولان بوده است اما این اقدامات در مقایسه با تخریب‌های انجام شده کافی نیست.

ضمن آنکه تخریب ویلاهای غیرمجاز هم به همان اندازه به طبیعت لطمه می‌زند. چراکه بعداز تخریب، هیچ‌کس خود را موظف به جمع‌آوری نخاله‌های ساختمانی برجای مانده نمی‌داند و در حقیقت آن بخشی از زمین‌های لواسان که به‌صورت غیرمجاز ساخته می‌شود حتی بعد از تخریب آنها، به طبیعت بازنمی‌گردد.»

آقامیری، معاون بخشدار لواسان هم درباره اقدامات پیشگیرانه صورت گرفته به گفتن این جمله اکتفا می‌کند: «ما تمام موارد را به اداره‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست ارجاع می‌دهیم و آنها مکلف به پیشگیری از ساخت‌وسازهای غیر‌مجاز هستند.»

بلوار اصلی لواسان را پشت سر می‌گذاریم و وارد جاده لشکرک می‌شویم اما افکارم آشفته است و سؤال‌های بسیاری در ذهنم بی‌جواب مانده‌اند. این ساخت‌وسازها و چنگ‌اندازی به دامن طبیعت تا کی ادامه خواهد داشت؟ آیا دست قدرتمندی هم هست تا جلو رابطه‌ها را بگیرد؟ آیا نسل بعد از ما طبیعت زیبای لواسان را خواهند دید یا باید آن را در کتاب‌ها جست‌وجو کنند؟ و چرا آنانی که باید در این زمینه پاسخگو باشند از سخن گفتن سرباز می‌زنند؟

کد خبر 405268

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha